.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
زمان چه زود می گذرد و چقدر زود دیر می شود؟!
خواب زمستانی یا خواب بهاری مدیران مازندرانی ؟!
صادقعلی رنجبر
خواب زمستانی یا خواب بهاری مدیران مازندرانی ؟!

شمال نیوز: در نظام طبیعت سیستمی وجود دارد که در آن زمین، نباتات و بسیاری از حیوانات و موجودات خاص دیگر در فصل سرد و یخبندان زمستان به خوابی عمیق شبیه مرگ و نابودی و موسوم به خواب زمستانی فرو رفته و برای شکوفایی در فصل بهار، یک استراحت مطلق چند ماهه را پشت سر می گذارند و البته این پدیده در باره انسان بطور مطلق و برخی از حیوانات و نباتات و حتی بخش هایی از زمین نیز مصداق نداشته و زندگی همچنان استمرار می یابد و از این گذشته، ما هرگز در باره هیچ موجود زنده ای با پدیده خواب بهاری مواجه نبوده و نیستیم!

با استفاده از این پدیده طبیعی متذکر می شوم که دو ماه آغازین سال ۱۳۹۳ که از سوی مقام معظم رهبری به سال فرهنگ و اقتصاد با عزم ملی و مدیریت جهادی نامگذاری شد، به سرعت برق و باد گذشت و ما بدون آنکه درک درستی از سرعت بسیار زیاد گذر زمان داشته باشیم، در طرفه العینی عازم خرداد شده ایم و تردید نباید کرد که به همین سرعت و شاید هم بیشتر به اسفند ۹۳ نیز خواهیم رسید و تا بخواهیم به خود آمده و بجنبیم، بسیاری از فرصتها را از دست داده و باز هم چشم امید به مرکب آینده ای می دوزیم که مسلماً همچون گذشته، به تن پرورها سواری نخواهد داد!

راستی با امسال، چند سال است که ما حداقل در مازندران، زمان مفید ماههای اول سال را از دست می دهیم و باز هم در فصل پایانی سال تازه به یاد فرصت های از دست رفته افتاده و می خواهیم جبران مافات کنیم، اما یادمان باشد که زمان مثل همیشه، خیلی زود برای بسیاری از کارها دیر می شود و ما را خسارت دیده و مغبون به دادگاه نگاه تلخ مردم و قضاوت سخت افکار عمومی خواهد سپرد!

ضمن تقدیر از همه مدیرانی که به تأسی از آموزه های قرآنی و رهنمودهای دینی از افراد و افکار برتر در حوزه مدیریتی خود استقبال کرده و با برگزاری جلسات و یا انتصاب مشاوران کارآمد و مجرب به استقبال دریافت راهکارها از اندیشه های نو و خلاق رفته و خلاء های موجود را با پیوندهای فکری گروهی جبران می کنند، باید نکته تأسف باری را متذکر شوم و آن ابتلای مزمن و دردناک مدعیان بی عملِ و زنبورهای بی عسل و یا همان احساس غلط و غیرواقعی برخی مدیران ناکارآمد در "بی نیازی آموزشی" و باد کاذب استغناء در دماغ است که متأسفانه با ادعای علم کل و عقل کل بودن، ضمن عدم استقبال از تجارب، طرحها و دیدگاههای راهگشای فرهیختگان و فکر بکر نخبگان و نیز فرار از جلسات هم اندیشی و اتاق های فکر، طوری رفتار می کنند که گویا خودشان مدرسان برتر کلاس های محتوا و فلسفه نامگذاری های سالانه توسط مقام معظم رهبری بوده و اتفاقاً آنها از قبل هم همان کاری را می کردند و همان راهی را می رفتند که حالا در نگاه کارشناسانه پیرامون این نامگذاری ها تبیین می گردد و این ادعاهای تهی و یا کم مایه به هنگام ارزیابی مردمی کارهایی که انجام می دهند ما را به یاد ضرب المثل معروف می اندازد که گفته اند: آفتابه لگن هفت دست، اما شام و ناهار هیچی!!!

دفاع های غلط برخی مدیران ناکارآمد از خودشان و یا مجموعه های تحت امر خود چقدر خسارت بار، کسالت آور و غیر قابل تحمل است، زمانیکه در پاسخ به تذکرات سازنده منتقدان دلسوز در ماههای آغازین سال می گویند که معاندانه و خیلی زود به سراغشان رفته اند و در ماههای میانی سال، می گویند که از درک واقعیت ها محروم اند و اگر کمی بیشتر صبر کنند، نتیجه اش آخر سال معلوم می شود و در پایان سال هم می گویند که دیگر خیلی دیر شده و انشاءالله در سال آینده جبران مافات می کنند و این چرخه تکرار، چقدر ملال آور است!

متأسفانه در ابتدای شروع بکار هر دولتی و یا حداقل هر رئیس جمهوری، مازندران بجز در مواردی معدود، عمدتاً قربانی انتصابات گسترده اولین ها، برای بسیاری از مدیریت ها و یا لااقل اولین تجربه مدیریتی در مسئولیت های بالادست اجرایی بوده و همین امر موجب عقب افتادگی مازندران در کورس بهره برداری از تیم های جدید مدیریتی در سطح ملی شده و می شود و در مقایسه با فایده مندی و توسعه استانهایی مانند اصفهان، خراسان رضوی، آذربایجان شرقی و یا حتی سمنان و کرمان و البرز، مازندران مصداق بارز همان ضرب المثل قدیمی است که گفته اند: عطار، هفت شهر عشق را گشت و ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم!!!

مشکل مازندران، خواب زمستانی غالب مدیران نیست که این متأسفانه امری فراگیر است و رهبری معظم انقلاب یک تنه و با ارائه طرحها و تزها و پیشنهادهای تحرک بخش، همانند نامگذاری های سالانه و تأکیداتی مانند عزم ملی، مدیریت جهادی، حماسه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و غیره، تکانه های لازم را ایجاد کرده و به مداوای بیماری مزمن کم تحرکی مدیران می پردازند، بلکه مشکل برخی مدیران مازندران، آفت خواب بهاری است و آن معضل کم تحرکی به هنگامی است که غالب مدیران کشور و استانها از خواب زمستانی بیدار شده و در در فصل رویش ها، در تکاپوی جبران مافات و تأمین نیازهای حوزه مدیریتی خویش، هر روز مشغول کلنگ زنی، تکمیل پروژه های نیمه تمام، جذب سرمایه گذاران بخش خصوصی و یا راه اندازی پروژه های کلیدی اند!

این خواب کسل کننده بهاری که بعضاً با خوابهای تابستانی یا پاییزی هم گره می خورد، به روایت ارزیابی رسانه های استانی اعم از شبکه استانی و رسانه های مجازی و مکتوب از عملکرد مدیران در قطبی ترین نقش آفرینی های مازندران کاملاً مشهود است و بطور مشخص می توان به موارد ذیل که اهم معضلات مازندران اند، اشاره مستقیم داشت:

1-فقدان تحرک کافی در عرصه یکپارچه سازی، همسطح سازی و توسعه کشاورزی مکانیزه

2-فقدان تلاش کافی برای فعالسازی بخش صادرات بین المللی محصولات کشاورزی و باغی

3-فقدان بازاریابی جهانی برای محصولات گلخانه ای گل و گیاه و سایر فراورده های جانبی

4-فقدان شکوفاسازی استعداد و بکارگیری گسترده و صنعتی گیاهان دارویی در صنعت داروسازی

5-فقدان رشد و توسعه مطلوب صنایع صیادی، دامداری، زنبورداری، طیورداری و دیگر عناوین مشابه و مکمل

6-فقدان توسعه درآمدزایی و اشتغال زایی صنعت ناب گردشگری و شکوفاسازی استعدادهای گسترده آن

7-فقدان حمایت عملیاتی و مالی کافی برای توسعه صنایع دستی و اقتصادی کردن فعالیت های پراکنده

8-فقدان اهتمام کافی برای مرمت و نگهداری میراث فرهنگی و آثار فاخر طبیعی و جاذبه های استثنایی

9-فقدان غنی سازی فعالیت های اقتصادی در غالب شهرکهای صنعتی با دو مؤلفه درآمدزایی و اشتغالزایی

10-فقدان راه اندازی نهضت تعاونی و تغییر فرهنگ جوانان از اشتغال دولتی به اشتغال های تعاونی و خصوصی

۱۱-فقدان نقش آفرینی مالی کافی بانکها در حمایت از فعالان بخش خصوصی و تعدد انحراف تخصیص تسهیلات

۱۲-فقدان جلوه گری اقتصادی شرکت های متمول تحت حمایت سهام عدالت در عرصه مشارکت های تولیدی

۱۳-فقدان اهتمام کافی برای تسریع روند اجرایی پروژه های بزرگ پالایشگاه، پتروشیمی، خودروسازی و ...

۱۴-فقدان نهایی شدن پروژه های محیط زیستی مانند احداث کارخانه های کمپوست و سایر پروژه های مشابه

۱۵-فقدان مناطق آزاد تجاری و مناطق آزاد مرزی در شهرهای ساحلی و شهرهای دارای بنادر و فرودگاه

۱۸-فقدان نمایشگاه بزرگ، جامع الاطراف و دائمی بین المللی در مرکز استان و غرب استان

۱۹-فقدان شهرک های صنعتی تخصصی همانند شهرک صنعتی کشاورزی و شهرک صنعتی شیلاتی و دریایی

۲۰-فقدان موزه تمدنی، فرهنگی و تاریخی و گنجینه های معتبر میراث فرهنگی در مرکز استان

۲۱-فقدان دانشگاه جامع در مرکز استان

۲۲-فقدان نمایشگاه دائمی و بزرگ بین المللی کتاب

۲۳-فقدان فرهنگسراهای بزرگ در مرکز استان و سایر شهرهای بزرگ استان

۲۴-فقدان شهرک های سینمایی و مراکز تولید فیلم های سینمایی در مرکز استان و شهرهای بزرگ استان

۲۵-فقدان تفرجگاه و شهربازی های بزرگ، مدرن و مجهز در مرکز استان و سایر شهرهای بزرگ استان

۲۶-فقدان جاده های مناسب و امن بین شهری و بزرگراههای معتبر در استان

۲۷-فقدان بیمارستان های مجهز دولتی و یا خصوصی در مرکز استان و سایر شهرهای بزرگ استان

۲۸-فقدان اهتمام کافی برای تکمیل سدها و نیز احداث سدهای جدید جهت تأمین آب مورد نیاز کشاورزی و شرب

۲۹-فقدان کارخانجات متعدد مربوط به فراورده های کشاورزی و استخراج های معدنی

۳۰-فقدان ساماندهی سواحل و نیز ادامه آزادسازی آن برای افزایش ظرفیت جذب گردشگران داخلی و خارجی

۳۱- ...........

البته بطور منطقی باید بپذیریم که این سی مورد اگر چه خیلی زیاد جلوه می کنند، اما کاملاً گلچین و کلی بوده و من به تعبیر سعدی شیرازی می توانم به ضرس قاطع مدعی شوم که : اندوه دل نگفتم، الّا یک از هزاران!

هنر ما نباید پاییز کردن بهار مازندران باشد، بلکه هنر این است که ما بتوانیم پاییز نگاه دیگران را بهاری کنیم و اگر ما حق مسئولیتی را که عهده دارش شده ایم، نتوانیم ادا کنیم، عملاً در محضر الهی بازخواست خواهیم شد و حق الناس هم به گناهان ما اضافه خواهد شد که حقیقتاً تاوان سختی به دنبال خواهد داشت!

بازی با سرنوشت مازندران و مازندرانی که به تنهایی حامل و شامل استعدادهای یک قاره و یا حداقل یکی از کشورهای تنومند و پیشرفته قاره سبز و شکوفای اروپا است، می تواند منجر به سقوط این استعدادها تا حد یک شهرستان و یا کوره دهاتی گردد که در آن شرایط، مازندران به هر چیزی بجز خودش شبیه خواهد بود!

فلذا تردید نباید کرد که اولین گزینه ای که می تواند ضامن توسعه جامعه  ماو مشخصاً مازندران باشد، قطع یقین توسعه کیفی منابع انسانی جامعه و سازمان ها و ترجیحاً مدیران جامعه و سازمان ها خواهند بود و از این جهت باید صراحت اعلام کرد که علت العلل رکود و یا حداقل عدم تحرک کافی مازندران در جریان حرکت قطار توسعه ملی، کمبود شدید مدیران کارآمد و مهم تر از آن فعالیت متمرکز و پر تحرک مدیرانی است که اگر گوششان، جناحی و باندی و منفعتی نجنبد و دغدغه های فردی و منافع شخصی نداشته باشند، یقیناً می توانند کارآمد محسوب شده و رسالت مدیریتی خود را ایفاء کنند!

به هرحال آقای استاندار و مجموعه معاونان و سایر مدیران ارشد باید خود را موظف بدانند که با افزایش نقش آفرینی های هدایتی و نظارتی خویش در جلسات شورای اداری، تأمین و سایر جلسات و نیز در فرایند بازدیدها و بازرسی ها، مانع از تمدید خواب زمستانی مدیران استان اعم از فرهنگی و اقتصادی و نیز گره زدن آن به خواب بهاری شده و نگذارند که فرصت های طلایی مازندران در روند تصاعدی و فزاینده توسعه درون زا با محوریت رهنمودهای رهبری معظم انقلاب، به همین راحتی ها هدر روند!

در پایان با الهام از سخن گهربار امام علی(ع) که فرمود: اگر دو روز یک مسلمان یکی باشد، مغبون و زیانکار است، ناصحانه و از باب سنت و فریضه الهی امر به معروف و نهی از منکر، به مدیران ارشد و غیر ارشد استان متذکر می شوم که مازندران، رکورددار بیکاری جوانان تحصیل کرده و غیرتحصیل کرده و در پایین ترین رده ایجاد فرصت های شغلی جدید در مراحل کارآفرینی و توسعه تولید است و کم تحرکی مدیران که به خواب بهاری تعبیر شده، نه تنها موجب فرار فرااستانی استعدادها و نیز تثبیت یأس و نومیدی در جوانان، زوج های جوان و خانواده های دارای جوان می گردد، بلکه بطور متسلسل مانع از توسعه سایر سازمانها و سایر بخش های جامعه شده و عقب ماندگی مازندران هم در مقایسه با گذشته خودش و هم در قیاس با سایر استانها مضاعف شده و شاید به نارضایتی خموش و یا پرخروش و تعرض آمیز و آشوب زا منجر گردد و عقلانیت ایجاب می کند یا باید خواب بهاری را از چشمان این مدیران پراند و یا اینکه باید مدیران خواب آلوده و به خواب زده را به وادی عزل و استعفاء کشاند تا دود ناتوانی ها و ندانم کاری و نخواهم کاری آنها به چشم مردمی نرود که صادقانه و حامیانه به مدیران جامعه از جمله مدیران استان ما که اتفاقاً غالباً خوشنام نیز هستند، چشم امید بسته اند و در یک جمله کوتاه اینکه نگذارید، بهار دل انگیز و شکوفای مازندران، به پاییز خزان زده ای مبدل شود که نهایتاً به بن بست زمستان منتهی گردد!

صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه


ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000292393
 
working();
نظرات خوانندگان :

علیرضا 29 ارديبهشت 1393
آقای کارشناس عزیز اساسا تغییر خوبه.همینقد عقب افتادگی مازندران بخاطر لابی سیاسی قوی مدیران پی ازگرفتن پست وچندین سال باقی ماندن برسر پستشان است.اگراسترس تغییر درمدیران ما وجود داشته باشه تا زمانی که برمسند قدرت هستند فقط به فکر کارشان هستند نه چیز دیگر.پس نتیجه میگیریم تغییر باعث ایده های جدید ،انرژی وپتانسیل جدیدو....میشود.
نا شناس 29 ارديبهشت 1393
ميدونم كامنت رو تاييد نميكني
ولي بهت ميگيم
بخشدار رودپي تغييريافت اين هم مواضع جديد بعد سكوت چند ماهه
مریم 29 ارديبهشت 1393
استان گلستان از مازندران جدا شد برید ببینید چقدر پیشرفت کرده .بابا مسئولین مازندران از ترس از دست دادن میز از مردمشون دفاع نمی کنند
عمار 29 ارديبهشت 1393
باز این نظر داد
عرشيا 29 ارديبهشت 1393
دكترجان اتفاقا مديران خواب نبودندلكه نشستهاي شبانه زيادي داشتند بسياربسيارفعال بودند دراين مدت فقط وفقط به فكر عزل ونصب رفقا وهم ستاديانشان بودند
دراستانهاي ديگردنبال وزير وكيل واعتبارات بودند امااستان ما فقط باندوجناح وميز
نا شناس 29 ارديبهشت 1393
تو رو جدت دست بردار
نا شناس 29 ارديبهشت 1393
جناب دکتر رنجبر سلام .ازدرددل همه دلسوحتگان گفتی . پیشرفت استان خیلی خوب است ولی ازشاخصه های اصلی پیشرفت دراستانهای تهران واصفهان وفارس و اذربایجان شرقی وحتی گیلان توجه ویژه به مرکزاستان بوده است . درواقع مرکز استان پیشانی استان در جهت پیشرفتها میباشد که متاسفانه کوتاه نظری برخی از مدیران ارشد استانی در سالهای گذشته نسبت به ساری مرکز استان حاصلی جز عقب ماندن ازقطار پیشرفت نسبت به استانهای مشابه وشاید پایین ترنداشته است . دراین بین نمایندگان ساری هم تلاش کردندولی تلاششان در حدمرکز استان نبود شعارهایی درایام انتخابات در زمینه دانشگاه جامع استان (ساری)داده شد واندکی پیگیری شد ولی درنهایت ابتر ماند هیچ گریزی نیست جز همدلی ومایه گذاشتن نمایندگان استانی ونمایندگان ساری جهت تحقق دانشگاه جامع استان . پایا باشید. دودانگه ساری
احمد 29 ارديبهشت 1393
سلام حاج صادق، متن زيباي شما رو خواندم و به ذهنم زد تا نكته اي رو متذكر بشم، و آن اينكه توقع شما از اين مديران توقعي منطقي نيست، دليل آن هم اينست كه اين عزيزان علي رغم تعلق قلبيشان به كار و خدمت، توانايي انجام كارهاي محول شده را ندارند، ميبايست اين واقعيت تلخ را پذيرفت كه انتصاب مديران بر مبناي شايستگي و مرور رزومه موفق در گذشته آنها نيست، كمي به آنها حق بده دوست خوبم. ا ع
ali 29 ارديبهشت 1393
استاد بزرگوار خدائی یک نکته مثبت در مدیران نیست؟ هر چند ما انتقاد از بر خی نابسامانی ها داریم اما کاملا واضح است که شما چه هدفی را تعقیب می نمایئد انصاف هم چیز خوبی است
علی ایمانی 29 ارديبهشت 1393
دوست عزیز در مقوله ای که آقای رنجبر ایراد فرمودند ، دست از این اصطلاح که ساری پیشانی استان است بردارید . کلّ استان مازندران دچار مشکل است و پیشانی هم به ناچار دچار مشکل و نشانه ای از بدنه استان ، مشکل اساسی ما همین رقابت بی دلیل و نا سالم بین مردم و مسئولین شهرهای استان است . زمانی که همه مردم سایر استانها مشغول فعالیت و جنب و جوش برای تولید و کسب رزق و روزی خود هستند ، ما همانند کشتی گیرها مشغول به خاک مالیدن شانه همدیگر .
ما نیز اشاره ای به یک ضرب المثل ایرانی می کنیم که در راستای فرمایشات کامنت گذار دوّم می باشد که می گوید : از کوزه همان برون تراود که در اوست .
نا شناس 28 ارديبهشت 1393
اصلا عالم و ادم میدونند این مسئولینی که با رانت سیاسی و باند و جناح بر مسند مدیریت قرار می گیرند همه فکر منافع شخصی و فامیلی وباندی هستند...
نا شناس 29 ارديبهشت 1393
ا عرض سلام خدمت جناب اقای دکتر رنجبر -- عرض شود پایه و اساس این بحران از آنجا شروع می شود که نمایندگان استان اهداف حزبی را بیشتر از اهداف سیاستگذاری و برنامه ریزیهای مدون برای پیشرفت حوزه های انتخابی و در نهایت استان مورد توجه قرار میدهند
2 . 2مردم ما در بحث انتخاب نماینده ه خاطر رئوف و دلسوز بودن بسیار ضعیف و واهی عمل می کنند ( اینجانب در 4 استان زندگی کردم گیلان . بوشهر . هرمزگان و مازندران) و به نتیجه عمل خود اگاه نیستند و مجلس را در حد ادارات شهرستان می نگرند در صورتی که میدان بزرگ ( مجلس شوری اسلامی ) مردان بزرگ و تیم منسجم و قوی نیاز دارد
3. در مورد اگاه سازی مردم شما اساتید و نخبگان استان بدون در نظر گرفتن موضوعات سیاسی با ایجاد کمپین و ایراد سخنرانی و... مردم را با آگاهی بیشتر همراه کنید سنبل انتخاب باید افرادی به مانند اقای قاضی زاده نماینده آذربایجان باشد 4 نماینده از این دست استان مازندران را کافیست /// با تشکر از شما .لطفی کارشناس ارشد معماری کشتی از بندر عباس
مهدی 29 ارديبهشت 1393
باید مسئولين بی غیرت مازندران رو برکنار کنند و به جای اون ها، مسئولين رو از استان های دیگه انتخاب کنند. اگه این کار انجام بشه، مازندران تبدیل به بهشت میشه.
علیرضا 29 ارديبهشت 1393
اقای رنجبر یک بار قبلا گفتم فرهیختگان مملکت معلم ها بودند که به لطف سیاست های سی و چند ساله اقایان الان جزء پر ریختگان هستند
نا شناس 29 ارديبهشت 1393
چیه؟ با مقاله انتقادی آقای رنجبر که حقیقت ها را می نویسند، کجای بعضی ها سوخته که اینطوری برای کامنت نویسی بسیج شدند و با کامنت های مشابه به ایشون حمله کردند؟! خیلی درد داره؟ پس ما مردم از بی لیاقتی این مدیران چی می کشیم؟
نا شناس 29 ارديبهشت 1393
لطف کنید مطلب آقای رنجبر رو کامل بخونین، بعد اظهار نظر کنین! در کجای این مطلب گفته که مدیران نباید عوض بشن، میگن چرا سهم مازندران، فقط تازه کارها و ناشی ها هستن؟ حرف بدی زد؟
نا شناس 29 ارديبهشت 1393
همه انتظار دارند از اونا تعریف کنن و حتی یه مقاله انتقادی رو هم نمی تونن تحمل کنن و اینطوری کارهاشون و تابلو می کنن
ساروی دلسوز 29 ارديبهشت 1393
آقای دکتر فلاح و "مشاورین" محترم؛ جهت یادآوری:
آقایان، علی اسد - علی بابایی - عباسعلی نوبخت - و دکتر مختاری؛ باقیمانده مدیران ساروی هستند که از قلم افتاده اند... هر چند شنیده شده که جایگزین "بابلی" گزینه های 1 و 3 انتخاب شده.
نا شناس 29 ارديبهشت 1393
شمال نیوز چرا در درج مطالب سلیقه ای رفتار میکنید . مطلب اینجانب چند وقتی است مورد غضب شمال نیوز واقع شده حتما این مطلب را هم درج نکنید
نا شناس 30 ارديبهشت 1393
من این مطلب رو به دقت خوندم، خطاب نویسنده به همه ادوار است و دولتی را در باره مازندران استثناء نکرده و کلاً گفت که مازندران قربانی مدیران تازه کار و خواب آلوده در همه دوره هاست، متوجه نشدم که چرا یک هجوم سازمان یافته علیه نویسنده انجام شد، در حالیکه رسانه ها به اینطور انتقادهای سازنده نیاز دارند.
نا شناس 30 ارديبهشت 1393
همه اشون سر و ته يكي هستند. ما در اداره اي كار مي كنيم كه همه معاونين و مديران كل دستگاه زير كولر نشسته اند و به خاطر نداشتن بودجه و خرابي چيلر كاركنان بايد گرما را تحمل كنند و اين گرما منجر به بيماري چند نفر كارمند شده است. واقعا چه مسئولي وجود دارد كه بخواهد رسيدگي كند وقتي كه جاي خنك نشسته و در عالم بي خبري سير مي كند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نا شناس 31 ارديبهشت 1393
اين دستگاهي كه مديرانش زير كولر نشسته اند ميشه اسمشو بگين؟؟؟
نا شناس 31 ارديبهشت 1393
یکی به من بگه که اگه این مطلب نقد دلسوزانه نیست، پس نقد دلسوزانه چیست و نکنه آقایان نقد دلسوزانه را با تملق و چاپلوسی اشتباه گرفته اند؟ ضمناً چرا بعضی ها هر چه دق دلی دارند در پای این مطلب، خالی می کنند، راستی کامنت ها چه ربطی به اصل مطلب دارند؟ لطفاً فرهیختگان جامعه را لال نپسندید!
نا شناس 31 ارديبهشت 1393
آقای استاندار می تونه بر اساس همین سی انتقاد، برنامه بنویسه و خیال همه رو راحت کنه، واقعاً که مازندران عقبه، ماشین مدیریت استان هم کوکیه، باید برقی بشه!
نا شناس 30 ارديبهشت 1393
اقای رنجبر راهکار بده نه فقدان را نام ببری انارو همه می دونن
پاسخ ها به این نظر
نا شناس 31 ارديبهشت 1393
عاقبت آدمی که مطلب و نمی خونه و اظهار نظر می کنه همینه دیگه، یعنی شما راهکارهای این مطلب و نمی بینی؟ خوب من الان روشنت می کنم:
1-پرهیز از ادامه نصب بی تجربه ها
2-بیدار کردن مدیران خواب آلوده
3-کنار نهادن مدیران به خواب زده
4-توسعه کیفی منابع انسانی و در رأس آنها مدیران
5-افزایش نقش آفرینی هئایتی و نظارتی استاندار و معاونین محترم
6-امتناع از بکارگیری مدیران ناکارآمد و عدم دفاع غلط از آنها
7-شکوفاسازی استعدادهای طبیعت و نیروهای انسانی مازندران
8-افزایش امید مردم به بهبود اوضاع
9-مدیریت زمان و رصد فرصت ها
10-برگزاری جلسات هم اندیشی و اتاق فکر
11-عدم احساس بی نیازی آموزشی و یادگیری تخصصی
12-استفاده از تجرب های مدیریتی دیگر مدیران موفق
باز هم بگم؟ تازه این فهم منه و اگه خود استاد رنجبر جوابتو بده، بیشتر متوجه این سئوال پوچ خودت میشی!
نا شناس 1 خرداد 1393
اگه شجاعت استاد رنجبر نبود، خیلی از سایت ها الان به این مرحله نمی رسیدند و مثل اون اوایل، همه رپرتاژ آگاهی ادارات بودند، درود بر دکتر رنجبر
نا شناس 1 خرداد 1393
مگه مازندران استاندارهم داره؟؟
saeid 1 خرداد 1393
آقای برگوار پرداختن به معلولها دردی را درمان نمی کنه بلکه باید علل مشکلات را شناسائی نمود اگر انتخاب مدیران بر اساس ضابطه و شایستگی باشد و نمایندگان محترم مجلس طبق قانون نقش نظا رتی بر مدیران اجرائی داشته باشند نه نقش دخالت در عزل و نصب مدیران جلوی رانت خواران رانت خواران رانت خواران .....اختلاس کنندگان هر کس باشد گرفته شود به برکت خون شهیدان و هدایتهای مهم رهبر عزیز مملکت گلستان میشود
امین 2 خرداد 1393
آقای رنجبر عزیز !
ما که خسته شدیم از این بی کفایتی ها . اما شما ادامه بدید لطفاً ...
اما یادتون باشه " نرود میخ آهنی بر سنگ "!!!
بهلول عاقل 4 خرداد 1393
مجلس مخرب عملكرد دولت(سهمخواهي نمايندها خصوصا در دولت يازدهم وتهديد دولتيها به استيضاءو استعفاء مساوي است با عقب ماندگي)
نا شناس 4 خرداد 1393
جناب آقای دکتر رنجبر تا زمانی که توسعه ملی و تامین منافع ملی وعمومی سر لوحه امور مدیران واقع نشود وتمام تصمیمات مدیران برای تامین بقاء ومنافع خود وگروه و انجام امور روز مره باشد . ما همچنان شاهد دور تسلسل فقر وعقب ماندگی واز بین رفتن منابع اهم از مادی وانسانی خواهیم بود وزمانی فرآیند رو به توسعه خواهیم داشت که 1- برنامه داشته باشیم2- مدیران قوی وتوانمند که از تخصص و تعهد بالا برخوردار باشند ونسبت به منافع ملی،عمومی وملت دقدقه داشته باشند 3- اهرم های قوی بازدارنده از انحرافات وجود داشته باشد 4- برخورد همانند دولت چین در برخورد با کسانی که به کشور ومنافغ عمومی خسارت وارد کرده ویا در مسئولیت واگذاری خیانت کرده وقبول مسئولیتی را می کنند که توانابی انجام آن را نداشته وخسارت مادی ومعنوی بر جامعه وارد می کنند

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.037 seconds.